خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کنار انداختن
[فعل]
descartarse
/dˌeskaɾtˈaɾ/
فعل بازتابی
[گذشته: descarté]
[حال: descarto]
[گذشته: descarté]
[گذشته کامل: descartado]
صرف فعل
1
کنار انداختن
کنار گذاشتن، دور انداختن
1.Cuando Hugo vió la fortaleza de la oposición, descartó el plan de ataque.
1. وقتی که "هوگو" قدرت مخالف را دید، برنامه حمله را کنار گذاشت.
کلمات نزدیک
cutis
aspecto
pensamiento
lavanda
tibio
colorete
loción
maquillaje
aseo
germen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان