خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ارزان
2 . اقتصادی
[صفت]
económico
/ˌekonˈɔmiko/
قابل مقایسه
[حالت مونث: económica]
[جمع مونث: económicas]
[جمع مذکر: económicos]
1
ارزان
اقتصادی، مقرونبهصرفه
مترادف و متضاد
barato
1.Esta carne picada es económica, pero contiene más grasa.
1. این گوشت چرخکرده ارزان است، اما چربی بیشتری دارد.
2
اقتصادی
1.Durante la crisis económica, tuve que vender mi carro y mi casa.
1. طی دوران بحران اقتصادی مجبور شدم که اتومبیل و خانهام را بفروشم.
کلمات نزدیک
dueño
despertar
dejar
cuento
conocer
empezar
entrada gratuita
festivo
fin de semana
habitual
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان