1 . متأثر شدن
[فعل]

emocionarse

/ˌemoθjonˈaɾ/
فعل بازتابی
[گذشته: me emocioné] [حال: me emociono] [گذشته: me emocioné] [گذشته کامل: emocionado]

1 متأثر شدن تحت‌تأثیر قرار گرفتن

  • 1.Ella se emocionó mucho con el final triste del libro y no pudo contener el llanto.
    1. او بسیار تحت‌تأثیر پایان غم‌انگیز کتاب قرار گرفت و نمی‌توانست جلوی گریه‌اش را بگیرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان