خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هل دادن
[فعل]
empujar
/ˌempuxˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: empujé]
[حال: empujo]
[گذشته: empujé]
[گذشته کامل: empujado]
صرف فعل
1
هل دادن
1.La mujer iba empujando el carrito de la compra por la acera.
1. (آن) زن داشت سبد خریدش را در پیادهرو هل میداد.
کلمات نزدیک
jalar
tirar
dar
traer
caer
parar
comenzar
de mediana edad
adulto
gordo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان