خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سالاد
2 . اشتباه
[اسم]
la ensalada
/ˌɛnsalˈaða/
قابل شمارش
مونث
[جمع: ensaladas]
1
سالاد
1.Mi ensalada favorita tiene lechuga romana, nueces y fresas.
1. سالاد موردعلاقه من کاهوی رومی، گردو و توتفرنگی دارد.
2
اشتباه
آشفتگی
1.Todos estaban hablando durante la reunión y se convirtió en una ensalada absoluta.
1. همه داشتند در جلسه صحبت میکردند و به یک آشفتگی مطلق تبدیل شد.
کلمات نزدیک
sopa
vino espumoso
sake
licor
martini
postre
entrada
acompañamiento
bocadillo
desayuno
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان