خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انعطافپذیری
[اسم]
la flexibilidad
/flˌeksiβˌiliðˈad/
غیرقابل شمارش
مونث
1
انعطافپذیری
انعطاف
1.Buscamos a una enfermera que tenga flexibilidad de horarios.
1. ما دنبال پرستاری هستیم که در ساعات کاریاش انعطاف داشته باشد.
کلمات نزدیک
invertir
reparación
comunidad
a toca teja
adelanto
despreciable
comparable
frecuentemente
ayudante
negociar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان