خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فارغالتحصیلی
[اسم]
la graduación
/ɡɾˌaðwaθjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: graduaciones]
1
فارغالتحصیلی
فراغت از تحصیل
1.Planeo trabajar en el extranjero después de mi graduación de la universidad.
1. برنامه دارم که بعد از فارغالتحصیلی از کالج، خارج از کشور کار کنم.
کلمات نزدیک
formación profesional
universidad
novio
novia
amigo
compromiso
prometido
sexo
anillo de compromiso
beso
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان