خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زخم
[اسم]
la herida
/ɛɾˈiða/
قابل شمارش
مونث
[جمع: heridas]
1
زخم
جراحت
1.La herida no deja de sangrar.
1. خونریزی زخم بند نمیآید.
کلمات نزدیک
accidente
lesión
aerosol
empaste
prótesis dental
pulso
fractura
contusión
quemadura
mordedura
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان