خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اعتصاب
[اسم]
la huelga
/wˈelɣa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: huelgas]
1
اعتصاب
1.La huelga de los maestros cerró las escuelas una semana entera.
1. اعتصاب معلمها باعث تعطیلی یک هفتهای مدارس شد.
کلمات نزدیک
enfermizo
docente
diacrítico
cultivar
cónsul
igualitario
infancia
ir de marcha
metafórico
monumental
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان