خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نگهداری
[اسم]
el mantenimiento
/mˌantenimjˈɛnto/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
نگهداری
مواظبت
1.Esta casa es muy vieja y necesita mucho mantenimiento.
1. این خانه بسیار قدیمی است و به مراقبت زیادی نیاز دارد.
کلمات نزدیک
percance
siniestro
óptimo
poner una multa
intermitente
recreo
pionero
proyecto
infraestructura
finanzas
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان