خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جویدن
[فعل]
masticar
/mˌastikˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: mastiqué]
[حال: mastico]
[گذشته: mastiqué]
[گذشته کامل: masticado]
صرف فعل
1
جویدن
1.Dicen que hay que masticar 32 veces la comida antes de tragarla.
1. گفته میشود که قبل از قورت دادن غذا باید 32 بار آن را بجوی.
کلمات نزدیک
lazo
intercambiar
incorporado
inalámbrico
guarnición
mulato
nupcial
padecer
plateado
prosperidad
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان