Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . نقرهای
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
plateado
/plˌateˈaðo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: plateada]
[جمع مونث: plateadas]
[جمع مذکر: plateados]
1
نقرهای
1.Compré una funda plateada para mi móvil.
1. من یک محافظ نقرهای برای تلفن همراهم خریدم.
کلمات نزدیک
padecer
nupcial
mulato
masticar
lazo
prosperidad
protagonismo
prototipo
renovar
repentino
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان