خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ذاتالریه
[اسم]
la neumonía
/nˌeʊmonˈia/
غیرقابل شمارش
مونث
1
ذاتالریه
سینه پهلو
1.El médico le diagnosticó neumonía y le recetó un antibiótico muy fuerte.
1. پزشک برای او تشخیص ذاتالریه داد و برایش آنتیبیوتیک بسیار قوی تجویز کرد.
کلمات نزدیک
bronquitis
pulsación
decaído
régimen
molestia
crónico
hereditario
contagioso
mental
sufrir un desmayo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان