Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . رژیم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el régimen
/rˈɛximɛn/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: regímenes]
1
رژیم
برنامه غذایی
1.Tienes que seguir un régimen muy estricto si quieres adelgazar.
1. اگر میخواهی لاغر شوی، باید یک رژیم خیلی سخت را دنبال کنی.
کلمات نزدیک
molestia
malestar
ansiedad
faringitis
debilidad
decaído
pulsación
bronquitis
neumonía
crónico
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان