[اسم]

la molestia

/molˈestja/
قابل شمارش مونث
[جمع: molestias]

1 درد ناراحتی

  • 1.Tengo una molestia en el hombro derecho desde que me caí por las escaleras.
    1. از وقتی که از پله‌ها افتادم، شانه راستم درد می‌کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان