Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . درد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el malestar
/mˌalestˈaɾ/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
درد
ناراحتی (جسمی)
1.No pudo soportar el malestar que le causaba los efectos secundarios de la medicina.
1. او نمیتوانست ناراحتیهایی را که عوارض دارو برایش ایجاد میکردند، تحمل کند.
کلمات نزدیک
ansiedad
faringitis
debilidad
mareo
cansancio
molestia
régimen
decaído
pulsación
bronquitis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان