خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نفرت
[اسم]
el odio
/ˈoðjo/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
نفرت
1.Su matrimonio se rompió y ahora él solo siente odio hacia ella.
1. ازدواج آنها به هم خورد و حالا او تنها احساس نفرت به (همسر سابقش) دارد.
کلمات نزدیک
angustia
lamentar
cansar
envidia
emocionar
temor
asco
admiración
dar igual
resignar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان