خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رنج کشیدن
[فعل]
padecer
/pˌaðeθˈɛɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: padecí]
[حال: padezco]
[گذشته: padecí]
[گذشته کامل: padecido]
صرف فعل
1
رنج کشیدن
عذاب کشیدن
1.Es una lástima que todavía haya gente que padezca hambre en este mundo.
1. جای تأسف است که هنوز افرادی در این دنیا هستند که از گرسنگی رنج میکشند.
کلمات نزدیک
nupcial
mulato
masticar
lazo
intercambiar
plateado
prosperidad
protagonismo
prototipo
renovar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان