خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرداخت کردن
[فعل]
pagar
/paɣˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: pagué]
[حال: pago]
[گذشته: pagué]
[گذشته کامل: pagado,pago]
صرف فعل
1
پرداخت کردن
حساب کردن، پول دادن
1.Él está pagando la cuenta.
1. او دارد صورتحساب را پرداخت میکند.
کلمات نزدیک
conducir
comprar
dormir
dos veces
una vez
usar
beber
cocinar
oír
tocar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان