خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متعلق به
[صفت]
perteneciente
/pˌɛɾteneθjˈɛnte/
قابل مقایسه
[حالت مونث: perteneciente]
[جمع مونث: pertenecientes]
[جمع مذکر: pertenecientes]
1
متعلق به
1.Los anarquistas prendieron fuego a una casa perteneciente al primer ministro.
1. دولتستیزان خانه متعلق به نخستوزیر را آتش زدند.
کلمات نزدیک
líder
idéntico
intermediario
empobrecer
despilfarro
convocar
suministrar
unitario
terreno
evolución
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان