خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تماس گرفتن
2 . نامیده شدن
[فعل]
llamar
/ʎamˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: llamé]
[حال: llamo]
[گذشته: llamé]
[گذشته کامل: llamado]
صرف فعل
1
تماس گرفتن
زنگ زدن
1.Tengo otra persona en la línea. Tendré que llamarte en unos minutos.
1. یک نفر پشت خط است. باید چند دقیقه دیگر با تو تماس بگیرم.
2
نامیده شدن
(llamarse)
1.¿Cómo te llamas?
1. اسم تو چیست؟
2.Se llamará Emilia, en honor a su abuela.
2. او به افتخار مادربزرگش "امیلیا" نامیده خواهد شد.
کلمات نزدیک
leer
hola
hermana
hermano
hasta mañana
nombre
pareja
por favor
repetir
señalar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان