خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آبی روشن
[صفت]
bleu clair
/blø klɛʀ/
قابل مقایسه
1
آبی روشن
1.C'était une Chevrolet bleu clair.
1. این یک (خودروی) "شورولت" آبی روشن است.
2.Dans cette piscine l'eau est bleu clair.
2. در این استخر آب به رنگ آبی روشن است.
تصاویر
کلمات نزدیک
bleu
blet
blessé
blessure
blesser
bleu de travail
bleu foncé
bleuet
bleuâtre
blinder
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان