خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جاذبه
[اسم]
le charisme
/kaʀism/
قابل شمارش
مذکر
1
جاذبه
گیرایی، کاریزما
1.Il a un certain charisme.
1. او جاذبهی خاصی دارد.
2.Le maire est très populaire et a beaucoup de charisme.
2. شهردار بسیار محبوب است و گیرایی زیادی دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
chariot élévateur
chariot
chargé
chargeur
charger
charitable
charitablement
charité
charlatan
charles
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان