1 . تکرار مکررات 2 . تصویر یا نوشته (برای چاپ روی چوب یا فلز)
[اسم]

le cliché

/kliʃe/
قابل شمارش مذکر

1 تکرار مکررات کلیشه

  • 1.C'est une conversation pleine de clichés.
    1. این یک مکالمه پر از تکرار مکررات [کلیشه] است.
  • 2.Le romancier a tenté d'éviter les clichés dans son dernier livre.
    2. رمان‌نویس در آخرین کتابش قصد داشته که از تکرار مکررات خودداری کند.

2 تصویر یا نوشته (برای چاپ روی چوب یا فلز)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان