خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دستور دادن
2 . مایهگذاری کردن
[فعل]
commanditer
/kɔmɑ̃ditˈe/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
دستور دادن
فرمان دادن
2
مایهگذاری کردن
حمایت مالی کردن، تامین مالی کردن
1.Commanditer une entreprise
1. شرکتی را حمایت مالی کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
commander
commandement
commande
commandant
comité
commando
comme
comme un chien
comme une fleur
commencement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان