[اسم]

le commandement

/kɔmɑ̃dmɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 دستور فرمان

  • 1.Dieu remit les 10 commandements à Moïse.
    1. خداوند 10 فرمان را به "موسی" داد.
  • 2.Il a fait cela par votre commandement.
    2. او به دستور شما این (کار) را انجام داده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان