خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رفتار
[اسم]
le comportement
/kɔ̃pɔʀtəmɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: comportements]
1
رفتار
1.Il a un comportement étrange ces derniers temps.
1. در این مدت اخیر رفتارهای عجیبی داشته است.
changer/ajuster...son comportement
رفتار خود را عوض کردن/درست کردن...
1. J'essaye de changer mon comportement.
1. سعی میکنم رفتارم را عوض کنم.
2. Jean, tu dois ajuster ton comportement.
2. تو باید رفتارت را درست کنی.
تصاویر
کلمات نزدیک
compléter
complémentarité
complémentaire
complément
complètement
comporter
composant
composante
composer
composez votre code secret.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان