خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نگه داشتن
2 . ثبت کردن
3 . به ودیعه گذاشتن
4 . نوشتن
[فعل]
consigner
/kɔ̃siɲe/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
نگه داشتن
بایگانی کردن
2
ثبت کردن
در دفتر وارد کردن
3
به ودیعه گذاشتن
به امانت گذاشتن
4
نوشتن
یادداشت کردن
1.Consigne ces nombres dans ton cahier.
1. این اعداد را در دفترت یادداشت کن!
2.J'aime consigner mes pensées.
2. من دوست دارم افکارم را بنویسم.
تصاویر
کلمات نزدیک
consigne
consignation
considérer
considération
considérable
consigné
consistance
consistant
consister
consolant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان