1 . ناحیه
[اسم]

la contrée

/kɔ̃tʀe/
قابل شمارش مونث

1 ناحیه منطقه، سرزمین

  • 1.Il a visité des contrées lointaines.
    1. او از نواحی [ناحیه‌های] دوردست دیدن کرده است.
  • 2.Le prince et la princesse vivaient dans une contrée lointaine.
    2. پرنس و پرنسس در سرزمینی دوردست زندگی می‌کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان