1 . فرق گذاشتن
[فعل]

discriminer

/diskʁimine/
فعل گذرا
[گذشته کامل: discriminé] [حالت وصفی: discriminant] [فعل کمکی: avoir ]

1 فرق گذاشتن تفاوت قائل شدن

  • 1.Cette société ne discrimine pas les candidats.
    1. این انجمن بین داوطلبان فرق نمی‌گذارد.
  • 2.Discriminer des sons très proches.
    2. تفاوت قائل شدن میان صداهای خیلی نزدیک.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان