خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . موجود
[صفت]
disponible
/dispɔnibl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: disponible]
[جمع مونث: disponibles]
[جمع مذکر: disponibles]
1
موجود
در دسترس
مترادف و متضاد
inoccupé
libre
vacant
indisponible
occupé
1.Il est disponible le mercredi matin.
1. او چهارشنبهها صبح آزاد است.
information/livre... disponible
اطلاعات/کتاب... در دسترس
1. C'est toute l'information disponible sur la victime.
1. این کل اطلاعات موجود در رابطه با قربانی است.
2. La version électronique de ce livre n'est pas disponible.
2. نسخه الکترونیکی این کتاب موجود نیست.
تصاویر
کلمات نزدیک
disponibilité
disperser
dispenser
dispense
dispendieux
dispos
disposer
dispositif
disposition
disposé
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان