1 . تشخیص دادن
[فعل]

distinguer

/distɛ̃ge/
فعل گذرا
[گذشته کامل: distingué] [حالت وصفی: distinguant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تشخیص دادن

  • 1.Je n'arrive pas à distinguer ces deux jumeaux.
    1. من نمی‌توانم این دو دوقلو را تشخیص دهم.
  • 2.On distingue les bateaux malgré le brouillard.
    2. علی‌رغم مه ما کشتی‌ها را تشخصی می‌دهیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان