1 . سرگرمی
[اسم]

le divertissement

/divɛʀtismɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 سرگرمی برنامه سرگرم‌کننده

  • 1.Il y a plusieurs divertissements à la télévision ce soir.
    1. امشب تلویزیون چندین برنامه سرگرم‌کننده دارد.
  • 2.Les enfants ont besoin de divertissement pendant un long vol.
    2. بچه‌ها در طول یک پرواز طولانی به سرگرمی احتیاج دارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان