خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از آب بیرون کشیدن
2 . تور کردن
[فعل]
draguer
/dʀage/
فعل گذرا
[گذشته کامل: dragué]
[حالت وصفی: draguant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
از آب بیرون کشیدن
1.Draguer ces personnes en pleine mer est dangereux.
1. از آب بیرون کشیدن این افراد از میان دریا خطرناک است.
2
تور کردن
مخ (کسی را) زدن
1.Jean l'a draguée dans une discothèque.
1. "ژان" او را در یک دیسکو تور کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
drague
dragon
draconien
dr
doyen
dragueur
dragée
drain
drainage
drainer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان