خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در نظر گرفتن
[فعل]
envisager
/ɑ̃vizaʒe/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: envisagé]
[حالت وصفی: envisageant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
در نظر گرفتن
بررسی کردن، در نظر داشتن
1.Il faut envisager toutes les solutions possibles.
1. باید همه راه حلهای ممکن را در نظر گرفت.
2.Nous devrons envisager un nouveau plan.
2. ما باید یک نقشه جدید را در نظر داشته باشیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
envisageable
environs
environner
environnemental
environnement
envoi
envol
envoler
envolée
envoyer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان