خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جاسوسی (کسی را) کردن
2 . (کسی را) زیر نظر گرفتن
[فعل]
espionner
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
جاسوسی (کسی را) کردن
2
(کسی را) زیر نظر گرفتن
پاییدن، مراقب (کسی) بودن
تصاویر
کلمات نزدیک
espionnage
espion
espalier
espagnol
espagne
espiègle
espièglerie
esplanade
espoir
esprit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان