1 . گسترش
[اسم]

l'expansion

/ɛkspɑ̃sjɔ̃/
قابل شمارش مونث
[جمع: expansion]

1 گسترش انبساط

  • 1.La notion de big bang est induite de la théorie de l'expansion de l'univers.
    1. مفهوم انفجار بزرگ به واسطه نظریه انبساط جهان مطرح شده است.
  • 2.Le programme d'expansion internationale des affaires est bien géré.
    2. برنامه توسعه تجارت بین‌المللی به خوبی مدیرت شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان