خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منفجر شدن
2 . به شدت افزایش یافتن
3 . فوران کردن (احساسات)
4 . بسیار عصبانی شدن
5 . تکهتکه شدن
[فعل]
exploser
/ɛksploze/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
منفجر شدن
ترکیدن
2
به شدت افزایش یافتن
1.L'endettement des ménages a explosé ces derniers temps.
1. بدهی مربوط به خانه اخیرا به شدت افزایش یافته است.
2.L'hiver dernier, ma facture de chauffage a explosé.
2. زمستان گذشته، قبض (مربوط به) گرمایشم به شدت افزایش یافته بود.
3
فوران کردن (احساسات)
4
بسیار عصبانی شدن
کفری شدن
5
تکهتکه شدن
شکستن
تصاویر
کلمات نزدیک
explorer
exploration
explorateur
exploiter
exploitation
exploser son record
explosif
explosion
export
exportateur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان