خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جیر جیر کردن (در)
[صفت]
grinçant
/gʀɛ̃sɑ̃/
قابل مقایسه
1
جیر جیر کردن (در)
صدای در روغن نخورده دادن
1.Cette porte devient grinçante.
1. این در شروع به جیر جیر کردن میکند [به جیر جیر کردن افتاده است].
تصاویر
کلمات نزدیک
gringalet
grincer
grincement
grimpeur
grimper
griotte
grippe
grippé
gris
grisaille
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان