خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیشمار
[صفت]
innombrable
/i(n)nɔ̃bʀabl/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: innombrable]
[مذکر قبل از حرف صدادار: innombrable]
[جمع مونث: innombrables]
[جمع مذکر: innombrables]
1
بیشمار
کثیر
1.Il y a d'innombrables étoiles dans l'univers.
1. ستارههای کثیری در جهان وجود دارند.
2.Il y avait une quantité innombrable d'oiseaux dans le ciel.
2. تعداد بیشماری پرنده در آسمان وجود داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
innocenter
innocent
innocence
innocemment
inlassablement
innommable
innovant
innovateur
innovation
innover
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان