خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تلفن داخلی
[اسم]
l'interphone
/ɛ̃tɛʀfɔn/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: interphones]
1
تلفن داخلی
1.Le directeur appelle sa secrétaire par l'interphone.
1. مدیر به وسیله تلفن داخلی با منشی اش تماس می گیرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
interpeller
interpellation
internet
interner
internement
interposer
interprète
interprétariat
interprétation
interpréter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان