خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سقط جنین
[اسم]
l'interruption volontaire de grossesse
/ɛ̃tɛʁypsjɔ̃ vɔlɔ̃tɛʁ də ɡʁosɛs/
قابل شمارش
مونث
[جمع: interruptions volontaire de grossesse]
1
سقط جنین
1.L'interruption volontaire de grossesse avait été légalisée dès 1956 en Pologne.
1. از سال 1956 سقط جنین در لهستان قانونی شده بود.
2.L'interruption volontaire de grossesse ne peut jamais être la solution.
2. سقط جنین هیچگاه نمیتواند راه حل باشد.
تصاویر
کلمات نزدیک
interruption
interrupteur
interrompre
interroger
interrogatoire
intersection
interstice
intervalle
intervenir
intervenir auprès
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان