خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کنترلگر
2 . (فرد) سوءاستفادهگر
3 . متخصص فنی
4 . شعبدهباز
[صفت]
manipulateur
/manipylatˈœʁ/
قابل مقایسه
1
کنترلگر
سوءاستفادهکننده
1.Bras manipulateur d'un robot
1. بازوی کنترلگر یک ربات
[اسم]
le manipulateur
/manipylatˈœʁ/
قابل شمارش
مذکر
[مونث: manipulatrice]
2
(فرد) سوءاستفادهگر
اهل دوز و کلک
1.La méthode des manipulateurs : je t'insulte, je te complimente.
1. روش سوء استفادهگران: فحشت میدهم، ازت تعریف میکنم.
3
متخصص فنی
تکنیسین، کارشناس فنی
1.Manipulateur de laboratoire
1. تکنیسین آزمایشگاه
4
شعبدهباز
تردست
تصاویر
کلمات نزدیک
manigancer
manigance
manifester
manifeste
manifestation
manipulation
manipuler
manitou
manivelle
manière
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان