خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کاری کردن
[عبارت]
mener une action
/mənˈe yn aksjˈɔ̃/
1
کاری کردن
حرکتی زدن، پیش بردن
1.Là, l'Union européenne pourrait mener une action.
1. در آن زمینه اتحادیه اروپا میتوانست کاری کند
2.Les Blancs mènent une action contre leurs adversaires.
2. تیم سفید حرکتی به سمت زمین حریف زد.
تصاویر
کلمات نزدیک
mener
mendier
mendicité
mendiant
menaçant
meneur
menhir
menotte
menottes
mensonge
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان