خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دروغ
[اسم]
le mensonge
/mɑ̃sɔ̃ʒ/
قابل شمارش
مذکر
1
دروغ
1.Il a décidé de raconter un mensonge.
1. او تصمیم گرفته است که دروغی بگوید.
2.Mon fils ne raconte jamais de mensonges ; il est très honnête.
2. پسرم هیچ وقت دروغ نمی گوید، او خیلی صادق است.
تصاویر
کلمات نزدیک
menottes
menotte
menhir
meneur
mener une action
mensonger
mensualité
mensuel
mensuellement
mensurations
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان