خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تغییر کردن
2 . تغییر دادن
[فعل]
se modifier
/mɔdifje/
فعل بی قاعده
فعل بازتابی
[گذشته کامل: modifié]
[حالت وصفی: modifiant]
[فعل کمکی: être ]
صرف فعل
1
تغییر کردن
1.C'est une impression qui se modifie sans cesse.
1. این احساسی است که بیوقفه تغییر میکند.
2.Le règlement ne se modifie pas comme cela.
2. قانون اینچنین تغییر نمیکند.
2
تغییر دادن
اصلاح کردن
(modifier)
مترادف و متضاد
réformer
1.Il faut modifier la stratégie commerciale de l'entreprise.
1. باید استراتژی [راهبرد] تجاری شرکت را تغییر داد.
2.Nous allons modifier le rez-de-chaussée de la maison.
2. ما (طبقه) همکف خانه را تغییر خواهیم داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
modification
modestie
modestement
modeste
modernité
modifier la dentition
modique
modiste
modulable
modulation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان