خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کپکزده
2 . کپک قارچی
[صفت]
moisi
/mwazi/
قابل مقایسه
1
کپکزده
1.Le toast de ce matin était vraiment moisi.
1. (نان) تست امروز صبح واقعا کپکزده بود.
2.Les fruits sont maintenant moisis.
2. میوهها اکنون کپکزده هستند.
[اسم]
le moisi
/mwazi/
قابل شمارش
مذکر
2
کپک قارچی
1.Enlever le moisi d'une confiture.
1. برداشتن کپک قارچی از یک مربا.
2.La pièce sentait le moisi.
2. اتاق بوی کپک قارچی میداد.
تصاویر
کلمات نزدیک
mois
moiré
moins
moineau
moine
moisir
moisissure
moisson
moissonner
moissonneuse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان