خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پریز
[اسم]
le prise de courant
/pʁˈiz də- kuʁˈɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
پریز
1.La prise de courant est électriquement couplée au transformateur.
1. پریز با برق به ترانسفورماتور وصل است.
تصاویر
کلمات نزدیک
prise de contrôle
prise
pris
priorité
prioritaire
prise de sang
priser
prisme
prison
prison de surveillance minimale
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان