1 . متداول
[صفت]

répandu

/ʀepɑ̃dy/
قابل مقایسه

1 متداول رایج، شایع

  • 1.C'est une coutume très répandue dans la communauté.
    1. این یک رسم خیلی متداول در جامعه است.
  • 2.Le jean était déjà répandu dans les années soixante.
    2. شلوار جین در سالهای 60 رایج شده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان