خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انقلاب
[اسم]
la révolution
/ʀevɔlysjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
انقلاب
تغییر اساسی
1.La révolution industrielle a annoncé le début d'une nouvelle époque.
1. انقلاب صنعتی، آغاز یک دوره جدید را اعلام کرد.
2.Les révolutions islamiques.
2. انقلابهای اسلامی.
تصاویر
کلمات نزدیک
révolu
révolté
révolter
révolte
révoltant
révolutionnaire
révolutionner
révoquer
révulser
révulsion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان